طرحواره چیست؟ رهایی از الگوهای تکراری و تله‌های ذهنی با طرحواره‌درمانی

طرحواره چیست؟ رهایی از الگوهای تکراری و تله‌های ذهنی با طرحواره‌درمانی

فهرست مطالب

اگر همراه قدیمی مقالات روانشناسی کلینیک ایران باشید، در جستجوی جواب سوال طرحواره چیست،‌ ابتدا باید به جملات زیر توجه کنید:

همیشه احساس تنهایی شدیدی دارم.
با وجود دستاوردهای زیاد، هرگز از خودم راضی نیستم.
همیشه اول بقیه را می‌بینم و بعد خودم!
دیگران همیشه برای من مهم‌ترند.
همیشه وارد روابطی می‌شوم که از من سوءاستفاده می‌شود

به کلمه‌ی «همیشه» و «هرگز» در مثال‌های بالا دقت کنید!
وقتی که الگوهای آسیب‌زا در زندگی و روابط ما تکرار می‌شوند، پای مفهومی به نام طرحواره وسط می‌آید.
حالا باید بپرسیم طرحواره چیست؟ طرحواره‌ها همان باورهای عمیقی هستند که در دوران کودکی و بر اساس تجارب و تعاملات اولیه‌مان با دنیای اطراف شکل می‌گیرند. این باورها، به‌شکل ناآگاه، چشم‌انداز و رفتارهای ما در روابط و زندگی روزمره را هدایت می‌کنند.

طرحواره‌ها مانند یک نقشه‌ی پنهان در ذهن ما عمل می‌کنند که مسیر زندگی‌مان را ترسیم می‌کند. این نقشه، که اغلب از تجربیات آسیب‌زای گذشته‌های دور در ذهن ما شکل گرفته، ممکن است باعث شود که در موقعیت‌های مشابه کنونی، شبیه گذشته و همان تجربیات آسیب‌زا رفتار کنیم و در نتیجه، مشکلات و هیجانات و افکار گذشته را بازآفرینی کنیم!
قوز بالای قوز!

در ادامه‌ی این مقاله، سعی می‌کنیم تا حدی نقش طرحواره‌ها و تأثیرشان روی زندگی، تصمیمات و روابط‌مان را شفاف‌تر کنیم. در مورد طرحواره‌درمانی توضیح می‌دهیم و اینکه چطور طرحواره‌درمانی، این الگوها و تجربیات آسیب‌زا را شناسایی کرده و تسکین می‌دهد.

طرحواره‌ها مثل عینکی با شیشه‌های رنگی

فرض کنید چشم‌پزشکتان از کودکی، یک عینک با شیشه‌های قرمز برای شما تجویز کرده که همیشه آن را به چشم بگذارید. چه اتفاقی خواهد افتاد؟
اگر کسی از شما بپرسد آسمان چه رنگی است، چه جوابی می‌دهید؟
احتمالاً خواهید گفت «قرمز»؛ یا درختان هم در نظر شما قرمز می‌آیند؛ دریا، رودخانه، میوه‌ها، بدن انسان، کتاب‌ها، صفحه‌ی تلویزیون، وسایل خانههمه‌ و همه در نظر شما قرمز هستند؛ چون همه چیز را از پشت شیشه‌ی این عینک دیده‌اید

کاری که طرحواره‌ها با ما می‌کنند دقیقاً همین است. آن‌ها واقعیات را از فیلتر خودشان عبور می‌دهند و افکار، احساسات و تصمیمات ما بر اساس این فیلترها شکل می‌گیرند.

برای این که بدانید طرحواره چیست، کافیست به الگوها و پیش‌زمینه‌های فکری‌ای که در ما شکل می‌گیرد نگاهی دوباره کنید.

مثال‌هایی از شکل‌گیری طرحواره

طرحواره‌ها مجموعه‌ای از باورها، خاطرات و احساسات هستند که در کودکی ما، به دلیل برآورده نشدن نیازهای اساسیمان شکل می‌گیرند و در بزرگسالی مجدداً فعال می‌شوند.

مثلاً فرض کنید مریم، به دلیل داشتن مادری بیمار، مجبور بوده نیازها و احساسات خودش را نادیده بگیرد و همیشه از مادرش مراقبت کند. حالا طرحواره‌ای در ذهن او شکل گرفته که: «نیازها و احساسات دیگران، به نیازها و احساسات خودت اولویت دارد
مریم، که حالا بزرگ شده، در روابطش بیش از حد فداکاری می‌کند و چون خودش را نادیده می‌گیرد، اجازه‌ی سوءاستفاده را به دیگران می‌دهد.

برای رزرو وقت خدمات طرحواره درمانی با ما مرتبط شویدنوبت‌دهی تلفنی

علی پدر و مادر سخت‌گیری داشته که تلاش‌ها و نمره‌هایش در دوران مدرسه هرگز آن‌ها را راضی نمی‌کرد. پدر و مادر علی، او را «پسر تنبل و بی‌عرضه» می‌دانستند. حالا علی یک مهندس موفق است اما هرگز از دستاوردهای خودش راضی نیست. علی باور دارد فقط وقتی ارزشمند است که تحصیلات بالا، پول زیاد، جذابیت وداشته باشد.

رضا در کودکی به دلیل کنترل‌گری پدر و مادرش، اجازه‌ی گرفتن هیچ تصمیمی را به‌طور مستقل نداشت و والدینش همیشه در تصمیماتش دخالت می‌کردند. به مرور این باور در ذهن رضا شکل گرفت که: «من توانایی مستقل بودن و مستقل تصمیم گرفتن ندارم.»
حالا در تمام تصمیمات ساده‌ی روزمره هم نیازمند حضور و کمک دیگران است و شخصیتی وابسته دارد.

تاثیر خاطرات و گذشته ما در زندگی امروز - طرحواره درمانی روانشناسی

پای درازشده‌ی گذشته، وسط زندگی کنونی ما!

همان‌طور که گفتیم، طرحواره‌ها از گذشته می‌آیند، اما در زندگی کنونی ما نقش مهمی ایفا می‌کنند.
روابطمان را بر اساس طرحواره‌ها شکل می‌دهیم و پیش می‌بریم؛ تصویری که از خودمان به‌عنوان یک انسان داریم، ناشی از طرحواره‌هاست؛ و این طرحواره‌ها هستند که حتی در تصمیمات ساده‌ی روزمره‌مان هم نقش بازی می‌کنند.

انگار طرحواره‌ها، بچه‌های لجبازی هستند که پاهایشان را از گذشته، درست وسط زندگی کنونی ما دراز کرده‌اند و برای ما مزاحمت ایجاد کرده‌اند!

اما آیا می‌توان کاری برای این طرحواره‌ها کرد؟

درمان طرحواره چیست؟

خبر خوب اینکه: بله، چنین امکانی وجود دارد. البته کار راحتی نیست!
طرحواره‌درمانی دقیقاً قرار است چنین کمکی به ما بکند.

اما این درمان چگونه می‌تواند به ما کمک کند؟
با جادو، جمبل؟ معجزه یا سحر و ورد؟!

نه! جادو و وردی در کار نیست.
احتمالاً می‌دانید که خلبان‌ها امکانی به نام اتوپایلوت (خلبان خودکار) دارند که در بیشتر مسیر پرواز، هواپیما را روی این حالت قرار می‌دهند.
طرحواره‌ها هم در مواقع استرس‌آور، سخت و آسیب‌زای زندگی، به‌شکل ناآگاه فعال می‌شوند. ما هیجان‌ها و افکار ناخوشایندی را تجربه می‌کنیم و بدون اینکه بدانیم کجا می‌رویم، همراه آن‌ها حرکت می‌کنیم. نتیجه‌اش؟ نارضایتی! انگار که از مقصدی که می‌رویم، راضی نیستیم.

اولین قدم طرحواره‌درمانی این است که ما را از حالت اتوپایلوت بیرون می‌آورد! یعنی کمک می‌کند تا طرحواره‌ها، باورهای عمیق همراه آن‌ها، و احساساتی که تولید می‌کنند را بشناسیم.بعد از شناخت، ناآگاهی ما کمتر می‌شود.
انگار چراغ‌قوه‌ای روی بخش تاریک وجودمان نور می‌اندازد؛ این نور بخشی از وجودمان را روشن می‌کند که سال‌ها نمی‌دیدیم:
زخم‌هایی که همچنان باز مانده‌اند و هیچ‌کس به دادشان نرسیده، یا کودکی که گوشه‌ای از وجود ما تنها مانده و نیازمند کمک است.

درمانگر، گوش شنوا و دستی مهربان برای کودک درون

در این نقطه است که درمان به مهم‌ترین بخش خود می‌رسد.
طرحواره‌درمانگر، در یک رابطه‌ی امن، به داد کودک آسیب‌دیده‌ی درون ما می‌رسد.
کودکی که سال‌ها نیازهایش برآورده نشده، احساساتش نادیده گرفته شده و «زور شنیده»؛ در گوشه‌ای تاریک از ذهن ما گریان و ترسیده، زانوهایش را بغل کرده
و حالا وقت آن است که بعد از سال‌ها، آرام شود؛ حرف‌هایش شنیده شود؛ احساساتش معتبر شمرده شوند؛ و روی زخم‌های چندین‌ساله‌اش، مرهمِ توجه، محبت و امنیت گذاشته شود.درمانگر در تمام مسیر درمان، سعی می‌کند صدای کودک آسیب‌دیده را بشنود و نیازهایش را برآورده کند تا بعدها مراجع هم یاد بگیرد همین کار را برای خودش انجام دهد.

برای رزرو وقت خدمات طرحواره درمانی با ما مرتبط شویدنوبت‌دهی آنلاین

رابطه‌ی درمانی، پناهی امن برای تغییر طرحواره چیست؟

رابطه‌ی بین درمانگر و مراجع، در طرحواره‌درمانی، امن و به‌دور از سرزنش، مقایسه و قضاوت است.
چرا که سال‌ها مراجع سرزنش شنیده، مقایسه و تحقیر شده، و توانایی‌هایش نادیده گرفته شده‌اند.

حتی درمانگر، جلوی صداهای به‌دردنخور ذهنی که مراجع را تحقیر، تنبیه و سرزنش می‌کنند، می‌ایستد؛ جواب آن‌ها را می‌دهد.
چرا که این صداها، از اول در ذهن مراجع نبوده‌اند؛ آن‌ها حاصل دخالت‌ها، سرزنش‌ها و زیاده‌خواهی‌های محیط و سرپرستان اولیه هستند.

کم‌کم در این بستر امن، مراجع یاد می‌گیرد که با شناخت طرحواره‌ها، توجه به کودک آسیب‌دیده، و ایستادن جلوی صداهای ناکارآمد ذهنش، با خودش مهربان‌تر باشد و بالغانه‌تر با موقعیت‌های آسیب‌زا برخورد کند.

این، حاصل تلاش مراجع و همراهی درمانگر است.

مسیر، اگرچه هموار نیست، اما هر قدم از آن، درسی است برای رشد و معنا.
و این ماییم که تصمیم گرفته‌ایم به نبرد با این درد برویم.

رهایی با کمک طرحواره درمانی - درمانگر، گوش شنوا و دستی مهربان برای کودک درون

و در پایان، راه رهایی از تکرار قبیله

اگر با خواندن این متن یاد خودتان افتادید و رفتارهایی مشابه با مثال‌ها را در خود حس می‌کنید، احتمالاً طرحواره یا طرحواره‌هایی در شما شکل گرفته‌اند. اما عامل شکل‌گیری این طرحواره چیست یا کیست؟ باید بدانید که مقصر شکل‌گیری طرحواره‌ها شما نیستید؛ اما مدارا و ادامه‌ی زندگی با آن‌ها، در حوزه‌ی اختیار شماست.

طرحواره‌ها، مثل نقشه‌هایی قدیمی و اشتباه‌اند که ما را به مقصد درستی هدایت نمی‌کنند.
هر چه زودتر این نقشه را پاره کنیم، زودتر از بیراهه نجات پیدا خواهیم کرد.

طرحواره درمانی چه شکلی است؟

طرحواره‌درمانی، درمانی عمیق و یکپارچه است؛ هم به هیجانات و احساسات می‌پردازد و هم به افکار و رفتارها.
هم صداهای ذهنی را در نظر دارد و هم الگوهای تکرارشونده در زندگی ما.هم فرایند داخل جلسه اهمیت دارد و هم تمرین‌هایی برای بیرون از جلسه.از این جهت، درمانی جامع و ریشه‌ای محسوب می‌شود.این درمان بلندمدت است و ۲۰ تا ۲۰۰ جلسه، بسته به شدت مشکل، به طول می‌انجامد و در طی این جلسات، به اصلاح و تعدیل طرحواره‌ها می‌پردازد.

اگرچه تغییر الگویی که سال‌ها مثل نفس کشیدن با ما بوده، کار آسانی نیست، اما نتیجه‌ی این تغییر، چیزی جز رضایت نخواهد بود.

وقتی برخلاف پدر، مادر، پدربزرگ، مادربزرگ و حتی پیشینیان، الگوهای آسیب‌زننده را می‌شناسیم و سعی در تغییر آن‌ها می‌کنیم، انگار لطفی بزرگ به خودمان و نسل‌های بعدمان کرده‌ایم.رشد و آزادی، تحفه‌ی این سفر پرماجرا به درون است.

شما هم بعد از خواندن این مقاله، الگوهای آسیب‌رسان و طرحواره‌ها را در خودتان جست‌وجو کنید:

  • برای شما این طرحواره چیست؟
  • چقدر درگیر این تله‌ها هستید؟
  • چقدر میل به تغییر در شما وجود دارد؟
  • و برای این تغییر، چه می‌خواهید بکنید؟

اولین قدم برای تغییر، با تفکر درباره‌ی تغییر شروع می‌شود.و هر کس قدمی برای تغییر برمی‌دارد، جست‌وجویی ژرف، دشوار و شیرین به سمت رشد را آغاز کرده است.امید که پایان این جست‌وجو، گوهر رشد و خردمندی را در آغوش بگیرد.

ای جانِ پسندیده، جوییده و کوشیده،
پَرهایت بروییده، پَرهایت مبارک باد.

دکتر علیرضا جواننوشته شده توسط:دکتر علیرضا جوانروانشناس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *